آزادی از دیدگاه امام خمینی(ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
آزادى، از بزرگترین موهبتهاى خداوندى و از متعالىترین ارزشهاى انسانى است. از موجودات، تنها آدمیان از نعمت عقل بهرهمند شدهاند، از این رو، این شایستگى را یافتهاند که آزاد پا به عرصه حیات گذارند و با اختیار، صراط مستقیم الهى را برگزینند و آزادانه سرنوشت سعادتمندشان را رقم بزنند. موهبت آزادى، به عنوان یک کمال و ارزش انسانى، وسیله و گذرگاه است نه هدف و توقف گاه؛ وسیلهاى براى رهایى از اسارت و بردگى، رشد و شکوفایى استعدادها، انجام تکلیفها و استیفاى حقوق؛ گذرگاهى که انسانها براى فتح قلههاى شامخ کمال انسانى سخت بدان نیازمندند.
بر خى مفاهیم، هر چند بدیهى مىنمایند اما چندان روشن و دقیق نیستند. فرهنگ، تمدن و زیبایى از آن جملهاند. اندیشمندان تعریف یکسانى از این مفاهیم به دست ندادهاند و هر کدام از ظن خود یارشان شدهاند. این سخن درباره «آزادى» و حدود آن نیز صادق است؛ ممکن است مواردى را که عدهاى مصادیق آزادى بر مىشمارند، عده دیگر، عین اسارت بدانند و برعکس، مواردى را که برخى محدودیت مىپندارند، برخى دیگر، آزادى نام نهند. حقیقت این است که سرّ بیشتر این اختلاف نظرها را باید در نوع نگرش انسان به هستى و تفسیر او از جهان خلقت و نیز چگونگى نگاهش به خود انسان جست و جو کرد. بى گمان دیدگاه یک انسان الهى با نظرگاه یک انسان مادى درباره آزادى یکسان نیست. همچنین، دیدگاه موحدان و دینداران درباره رسالت دین، در تفسیرشان از آزادى و تبیین چهارچوب آن تأثیرى بسزا دارد؛ دیندارانى که رسالت دین را تنها آباد کردن آخرت آدمیان مىپندارند و با کشیدن دیوارى بلند میان دنیا و آخرت، براین باورند که دین، کارى با سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حکومت ندارد، آزادى را به گونهاى معنا و تفسیر مىکنند و دیندارانى که رسالت دین را، آباد ساختن دنیا و آخرت انسانها، هر دو، مىدانند به گونهاى دیگر.
خود باختگان و شیفتگان فرهنگ غرب بر این پندارند که غرب، خاستگاه آزادى است، حال آن که دین اسلام در چهارده قرن پیش گوهر آزادى را براى جامعه بشرى به ارمغان آورده است. افزون بر این، میان دیدگاه اسلام و غرب در باره آزادى تفاوت ماهوى وجود دارد؛ غرب تنها بر آزادى فردى و اجتماعى بر اساس اصالت انسان و خواهشهاى نفسانى اکثریت جامعه اصرار مىورزد امّا، اسلام، افزون بر محترم شمردن آزادى فردى و اجتماعى بر اساس خواستههاى فطرى و احکام شریعت، آزادى معنوى و اخلاقى را نیز، توصیه مىکند و آن را پایه و اساس آزادى اجتماعى مىداند. اسلام، همان گونه که مىخواهد انسانها در عرصه اجتماع از هر گونه اسارت و بردگى، استثمار و استعباد رها گردند، تلاش مىکند تا آدمیان را از اسارت امیال و خواهشهاى نفسانى نیز، آزاد سازد. از این رو، بیشترِ آنچه که امروزه در غرب آزادى پنداشته مىشود، در اسلام، عین اسارت و بردگى است.
منبع: آزادى از دیدگاه امام خمینى(ره)
نویسنده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی